یادداشت | نقش خدا در آثار هالیوود
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، حضرت امیرالمومنین(ع) در حکمت 227 نهجالبلاغه میفرمایند: سُئِلَ عَن الايمانِ فقال: الايمانُ معرفةٌ بالقلبِ و إقرارٌ بِاللّسانِ و عملٌ بِالأركان، از حضرت پرسيدند كه ايمان چست؟ فرمود: ايمان عبارت است از شناخت قلبى، اعتراف و اقرار به زبان، عمل با اعضاء بدن.
بهترین کار دشمن در سینما حمله به متعلقات ایمان است و مهمترین متعلق ایمان، باور به خداوند است. حالا هالیوود آثارش را طوری چیده است که انکار خدا یکی از ارکان اساسی تولیداتش باشد. در اکثر فیلمهای قدیمی وقتی حضرت موسی را به تصویر میکشیدند، در دست حضرت موسی عصا قرار میدادند؛ ولی در فیلم سفر خروج پادشاهان، در دست حضرت موسی شمشیر دادهاند.
پوستر فیلم بروس قدرتمند که در این فیلم خداوند خسته شده است و همه کارها را به بندهاش واگذار میکند و نهایتا خود را بازنشسته میکند. این فیلم نمایش فناپذیر بودن خداوند است.
شمشیری که از فرعون مصر به دست این رسیده و بدین معنا که وامدار ارث باستانی مصر است و در همان سامانه اعتقادی حرف میزند. وقتی معجزات حضرت موسی را به تصویر بکشد و بلایای هفتگانه را نشان دهد، از بلاهای آسمانی به بلاهای زمینی و طبیعی تبدیل میشود.
معجزات الهی زیر چتر داروینیسم طبیعی
درباره معجزات حضرت موسی و بلایایی که به فرعونیان وارد میشود، کارگردان سیر منطقی و طبیعی برایش ترسیم میکند؛ مثلا حیوانات به همدیگر حمله کردند، وحشی شدند، خون جاری شد و آبها را خون گرفت. در اثر گرفتن آبها محصولات از کار افتادند و بوی تعفن بلند شد و پشهها آمدند، سپس قورباغهها آمدند تا پشهها را بخورند و به ترتیب و پشت سر هم اتفاق میافتد.
این اتفاقات به گونهای است که آخرین بلا که بایستی بر سر بنیاسرائیل بیاید و نخست زادگان مصریها از دنیا برود، حضرت موسی(ع) به خدا میگوید که من نمیتوانم این کار را انجام بدهم و خودت انجام بده، این کار دنیوی نیست و با محبت انسانی جور در نمیآید و با خشم خودت آن را انجام بده.
سینما به دنبال تبلیغ الحاد
رویکرد تبلیغ الحاد در سینما وجود دارد، یک گونه تبلیغ به صورت قشریگرایی و خرافهپردازی است، با رواج تفکرهای بی محتوا تلاش میکند تا فهم معارف دینی را تغییر بدهد و نگاه سادهانگارانه یا غلط از معارف دینی را به مخاطبین خودش القا کند یا با فهمهای جدید، فهمهای گذشته را به چالش بکشد.
یکی از فیلمهایی که فهمش پیچیده است و کلیسا نیز آن را حرام کرد، آخرین وسوسه مسیح بود که به تحریف عقاید مسیحیان پرداخته است. فیلم قطب نمای طلایی نیز هست. چون ربطی به دین ندارد و خدا در آنجا حذف میشود، هیچ اثری از خدا در آنجا دیده نمیشود و نسبت به خلقت انسانها و روح نگاه دیگری دارد.
بتپرستی و دین نوین جهانی راه جدید برای تقابل
وقتی مستند باراکا و سامسارا میآید و سادهترین نوع عبادت در مقابل بتها را که توسط اقوام ابتدایی موجود در آفریقا یا هند مشغول عبادت هستند، در کنار عبادت متکامل مسلمانان قرار میدهد، معنا و مفهوم دیگری از این موضوع میتوان استنباط کرد و آن این است که هر دو صورت یکی است و هر دو در حال عبادت هستند. چیزی که هیچ محتوایی پشت سر آن وجود ندارد.
شروع مستند باراکا با تصویری از یک میمون داخل آب است که انگار غسل تعمید میکند، هوا سرد است و روی صورتش تکههایی از یخ وجود دارد. ادامه حیات دینی از اینجا شروع میکند، به ابتداییترین صورتهای دینی، بعد به کاملترین صورتها دینی میرسد و نشان میدهد که کاملترین دینداری مدرن فساد اجتماعی، قتل و کشتار و جنگ و جنایت و ... است.
از هیچ به نابودی یا از هیچ به هیچ
با این تفاوت که مستند باراکا بر اساس تعالیم مسیحی صهیونیستی یا الحاد برآمده از دین مسیحی یهودی درست شده است ولی مستند سامسارا بر اساس دین بودیسم ساخته شده است. فقط سامسارا نهایت اینکه ابتدا و انتها را به چرخه بودیسمی ختم میکند، یعنی هیچ به هیچ؛ از هیچ شروع میکند و به هیچ ختم میشود.
در مستند باراکا این چنین نیست، از هیچ شروع میشود و به نابودی، بدبختی و بیچارگی میرسد و نهایت دینداری را هولوکاست معرفی میکند و نمود بارز دینداری را برپایی هولوکاست معرفی میکند و این نگرش در سینما نگرش ناظر بر اعمال عبادی و به چالش کشیدن آنها بسیار بروز دارد.
خدا ابزار تبلیغاتی تلویزیونهای آمریکا
یکی از شرکتهای تولید سس، در تیزر تبلیغاتی خود از خدا استفاده میکند و در تیزر تبلیغاتی این شرکت، نه تنها خداوند را به تصویر میکشد، بلکه برخی صفات خداوند را هم به نقد میکشد. عدم علم خداوند به کارهایش را به تصویر میکشند، نیازمندی خدا به غذا و ... همه در این تیزر تبلیغاتی بیان شد. سوء استفاده از نقش خداوند به بهانه بیان صفات الهی است.
فیلمهای زیادی در این موضوع همچون بروس قدرتمند تولید شده است. در این فیلم دیرین گونههایی در حوزه معجزه حضرت موسی که شکافتن دریای احمر بود، دیده میشود. بزرگترین معجزه خداوند در طبیعت عبور حضرت موسی از دریای احمر و نه رود نیل بود.
خدا در مسلخ شیطان
فیلم دیگری به نام پادشاهی وایکنیگها یا خدایی وایکینگها است. داستان درباره عبادت نشدن خدای وایکینگها یعنی صور بود که مردم مسیحی شدند و او نهایتا قیام میکند و تمام علائمی که در اختیار مسیحیان است و نماد تقدیس مسیحیان میباشد را از بین میبرد تا بتواند خودش خدای عالم شود و مبارزه با حضرت مسیح میکند و چون حضرت مسیح نیست با مسیحیان میجنگد.
فیلمهای هالیوود به دو نوع تقسیم خدایان به خوب و بد دست زدند، دستهای از خدایان خیر و دسته دیگر خدایان شر هستند. فیلم immortals، بخش اول مکعب است که نمیتوان به آن گفت کعبه و باید ثابت کنیم که کعبه است. سنگ این مکعب شبیه سنگ خانه خداست و تعداد چهار ستون در سه ردیف است، یعنی دوازده تا و پنجرهای که نماد اسلام است.
با نمادهای اسلامی علیه اسلام اقدام میکنند
از داخل این پنجرهها چهره چهار نفر دیده میشود و چهار چهره تایتان نشان داده میشود و تایتانها خدایان بد هستند و داخل آن به اسارت گرفته شدند. بالای آن ضریح گونه دیده میشود که از طلا هم هست. منجی شر که در ابتدای فیلم گفته میشود، شخصی که منجی است و قبلاً اهریمنی بود که غائب شد و دوباره ظهور کرد.
از کنار یک مکعب برای آزاد کردن قدرتهای داخل مکعب آن با کمان خدایان که به دست آورده است، دریچهاش را باز میکند تا تایتانها آزاد شوند. این کعبه توسط چهار مجسمه حفاظت میشود و بالای مجسمه گنبدی است و گنبد نماد اسلامی دارد و اسلوبهای داخل گنبد کاملاً متناسب با نمادهای اسلامی هستند.
داستان این فیلم درباره پیشگویی است که خواب دیده و خواب او نیز محقق میشود. جاودانها به معنای خدایان است که نام فیلم نیز به همین عنوان گذاشته شد. کعبه کنار کوه ابوقبیس است که سیاه است و دقیقاً در تصویر نقاشی که آن را نمایش میدهد، به همین طریق به تصویر میکشد. فیلم کاملاً آخرالزمانی است.
الاههها از داخل کعبه بیرون آمدند و به صورت زامبیها هم حمله میکنند و بعدها دیدیم که وقتی داعشیها آمدند، دیدیم که همین صحنهها با دوربین موبایل خودشان فیلم میگرفتند و برای همه به نمایش میگذاشتند که چگونه دیگران را میکشند. خدایان شر این افراد را از بند آزاد کرد تا جهان را آزاد کنند.
حالا انسانهای خداگونه ظهور میکنند
پنج خدای خیر به روی زمین میآیند. این همان خدای ثور با همان تبر خاص خودش بود. فیلم آخرالزمانی است و در 11/11/2011 اکران شد. اصلاً حرفی از اسلام زده نمیشود ولی شدیداً ضد اسلامی است. بحث رجعت هم در آن مطرح میشود و ظهور مسیح، چگونگی زاده شدن مسیح و ... را هم دارد.
مبارزه انسانهای جهش یافته با خدا یکی از صحنههایی است که در فیلم به نمایش گذاشته میشود. انکار جاودانگی خداوند به عنوان اینکه خدا دیگر باقی نیست، گاهی مرگ به معنای مرگ حیات جسمانی است. ممکن است که ما بگوییم که خدایان جسمشان میمیرد و حقیقتشان باقی است و در بعضی فیلمها نابودی حقیقی و فنای حقیقی خدایان را مطرح میکند. /882/ی702/س
مهدی کمالی